English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 156 (8729 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
single line U خط تنها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
unaccompanied U تنها
alone U تنها
sole U شالوده تنها
sole U تنها
sole U تنها انحصاری
soles U شالوده تنها
soles U تنها
soles U تنها انحصاری
identities U تابع منط قی که تنها خروجی آن درست است که عملوندها یک ارزش را داشته باشند
identity U تابع منط قی که تنها خروجی آن درست است که عملوندها یک ارزش را داشته باشند
unique U تنها
uniquely U تنها
pace U شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
paced U شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
paces U شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
peripheral U و تنها محدود به سرعت مدار الکترونیکی است
serial U فضای ذخیره سازی که داده خاص در آن تنها با خواندن داده قبلی در لیست بدست آید.
serials U فضای ذخیره سازی که داده خاص در آن تنها با خواندن داده قبلی در لیست بدست آید.
child U یک رکورد داده که تنها با توجه به محتوی رکوردهای موجوددیگر میتواند ایجاد شود
sleeping partner U شریکی که تنها سرمایه دارد و درامور شرکت دخالتی ندارد
sleeping partners U شریکی که تنها سرمایه دارد و درامور شرکت دخالتی ندارد
lone U تنها
monarch U پادشاه یا ملکهای که تنها درکشوری سلطنت میکند
monarchs U پادشاه یا ملکهای که تنها درکشوری سلطنت میکند
tuner U زیردستگاهی که تنها فرکانس مطلوب را گرفته و بقیه را ردمیکند
tuners U زیردستگاهی که تنها فرکانس مطلوب را گرفته و بقیه را ردمیکند
parallel U اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
paralleled U اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
paralleling U اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallelled U اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallelling U اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallels U اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
solo U تنها
solo U پروازبه طور مستقل یا راندن به طور تنها
solos U تنها
solos U پروازبه طور مستقل یا راندن به طور تنها
only U تنها
tap U ضربه محکم که تنها یک میله را جا بگذارد
tapped U ضربه محکم که تنها یک میله را جا بگذارد
tapping U ضربه محکم که تنها یک میله را جا بگذارد
lonesome U تنها وبیکس
mere U تنها
merest U تنها
just U تنها
aside U صحبت تنها
asides U صحبت تنها
run U اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
runs U اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
single U تنها یک نفری
single U تنها
singly U تنها انفرادا
but U نه تنها بطور محض
recluse U تنها
recluses U تنها
exclusive U تنها
lonelier U تنها
loneliest U تنها
lonely U تنها
solitary U تنها
strand U تنها گذاشتن
strands U تنها گذاشتن
slander U درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
slandered U درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
slandering U درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
slanders U درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
single-handed U تنها
primary U تنها ایستگاه در شبکه داده که میتواند مسیر انتخاب کند و ارسال کند
adhoc U تنها به این منظور
aileron spar U تیرکی تنها درقسمتی از طول بال وجود دارد و نقاط لولاشدن فلپ به بال روی انهاقرار میگیرد
band project filter U فیلتر الکترونیکی که تنها یک باند معین از فرکانسها ونوسانات را عبور میدهد وحدود بالا و پایین انرا حذف میکند
bare handed U دست تنها
bare king U شاه تنها یا بی یاور شطرنج
baring the king U تنها کردن شاه شطرنج
bread alone U تنها نان
by it self U تنها
by one,s self U تنها
solus U تنها
by oneself U تنها
siolus U تنها
by yourself U تنها
cantilever U تیرکی که تنها در یک انتهابصورت صلب به تکیه گاهی متصل شده است
constant displacement pump U پمپی با خروجی ثابت که درهر دور گردش مقدار ثابتی سیال جابجا میکند و مقدارجریان تنها بستگی به سرعت گردش ان دارد
endorsement in blank U فهر نویسی به وسیله امضاء تنها
falangisme U نهضت فاشیستی اسپانیا که حزب معتقد به ان حالیه تنها حزب قانونی اسپانیاست
front de liberation national U فعالیت می کرد و در حال حاضر تنها حزب سیاسی الجزایر است
ground adjustable propeller ملخی که گام آنرا تنها ازخارج و روی زمین میتوان تغییر داد و نه در حال پرواز
gyrodyne U رتورکرافتی که رتورهای ان هنگام برخاستن شناورماندن فرود و جلو رفتن تنها دردامنه معینی از سرعت توسط موتور کار میکند
HD U ارسال داده تنها در یک جهت روی کانال یک سویه
he alone went U تنها اورفت
helmzhold resonator U محفظه توخالی که تنها با یک سوراخ کوچک به محیط خارج مرتبط است و در ازای فرکانس معینی به تشدید درمی اید
i did it only for your sake U تنها به خاطرشما این کار را کردم
i rely solely on god... U تنها به خدا تکیه ... دارم وبس
i was reserved for it U تنها برای من مقدر شده بود
latchkey child [کودکی که معمولا در خانه بخاطر مشغله پدر مادر تنها است]
leave alone U تنها گذاردن
lift fan U توربوفنی که با نسبت کنارگذارزیاد تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکاررود
liftjet U توربوفن یا توربوجتی بسیارسبک وزنی با نسبت کنارگذرکم که تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکارمیرود
lone electron U الکترون تنها
lone pair electron U زوج الکترون تنها
monological U تنها سخن گو خودگووخودشنو
Other Matches
single handed U تنها
solitarily U تنها
out in the cold <idiom> U تنها
to pull a lone oar U تنها کارکردن
sole argument U تنها دلیل
wirte only U تنها نوشتن
fly by the seat of one's pants <idiom> U دست تنها
soli U تنها خوانان
read only U تنها خواندنی
single haneded U دست تنها
Do not leave me alone. U من را تنها نگذار.
not only he came but U نه تنها امد بلکه
To go alone to the judge . <proverb> U تنها به قاضى رفتن.
out of pure mischief U تنها از روی بدجنسی
to live to oneself U تنها زندگی کردن
lonely hearts U تنها و جویای همدم
kick back <idiom> U تنها استراحت کردن
to reckon with out one's host U تنها به قاضی رفتن
leave in the lurch <idiom> U دست تنها گذاشتن
to pull a lone oar U تنها پارو زدن
Come along and keep me company. U بامن بیا تا تنها نباشم
lip service <idiom> U تنها زبونی موافقت کردن
zoon U تنها محصول یک نطفه واحد
rat race <idiom> U رها کردن ،تنها گذاشتن
par for the course <idiom> U تنها چیزیکه انتظار داشته
one-track mind <idiom> U تنها به یک چیز فکر کردن
fair-weather friend <idiom> U شخصی که تنها دوست است
photon U تنها یک الکترون تابش شود
live out of a suitcase <idiom> U تنها بایک چمدان زندگی کردن
His only aim and object is to make afortune . U تنها قصدش پولدار شدن است
Leave her alone. U اورا تنها (بحال خود ) بگذار
You alone can help me. U تنها (فقط )شما می توانید کمکم کنید
This is the only way to guarantee that ... U تنها راه برای تضمین این است که ...
My only problem is money . U تنها گرفتاریم پول است ( محتاج آن هستم )
only death does not tell lies U تنها مرگ است که دروغ نمی گوید
I am obsessed by fear of unemployment . U تنها فکرم نگرانی از بیکاری ( عدم اشتغال ) است
letter-box company U شرکتی [درپناهگاه مالیاتی] که تنها صندوق پستی دارد
You should always be careful walking alone at night. U همیشه موقع پیاده روی تنها در شب باید مراقب باشید.
to disturb any one's privacy U کسیرا تنها یا اسوده نگذاشتن مخل اسایش کسی شدن
unilateral contract U پیمانی که تنها برای یکی از طرفین الزام اور باشد
This is important, not only today, but also and especially for the future. U این، نه تنها امروز، بلکه به ویژه برای آینده هم مهم است.
restricted propellant U سوخت جامد که تنها قسمتی از سطح ان در معرض احتراق قرار دارد
undamped U نوسان ازاد که تنها به نیروهای داخلی اینرسی الاستیک و وزن بستگی دارد
physiocratic system U روش اقتصادی فیزیوکراتها عقیده به اینکه تنها زمین عامل تولید است
open cycle reactor system U سیستم راکتوری که دران ماده سردکننده تنها یکبار از مبدل حرارتی مرکزی عبور میکند
a chromatic U [معماری بدون رنگ یعنی تنها با رنگ سیاه و سفید با آلروماتیک]
play by ear <idiom> U توانایی اجرای موسیقی تنها با گوش وبدون خواندن موسیقی
This was the one time he did such a thing and it proved to have fateful consequences. U این تنها باری بود که او دست به چنین کاری زد و نتیجه اش فاجعه انگیز بود.
Laugh and the world laughs with you , weep and you wepp alone. <proverb> U بخند تا دنیا با تو بخندد گریه کن تا تنها گریه کنى.
if and only if U اگر و تنها اگر [ریاضی] [منطق] [کامپیوتر]
lay off <idiom> U به حال خود گذاشتن ،تنها گذاشتن
variable geometry engine U موتور مکنده هوای مافوق صوت که بمنظور افزایش راندمان نه تنها شکل ومساحت دهانه ورودی ونازل خروجی بلکه مسیرجریان داخل موتور نیز تغییرکند
mirror carpet U طرح آینه [در این طرح زمینه اصلی فرش بصورت کاملا ساده و بدون هیچ نقش و نگاری بافته شده و تنها از یک یا دو حاشیه ساده استفاده می شود.]
without recourse U عبارتی که درفهر نویسی اسناد قابل انتقال بکار می رود و به وسیله ان فهر نویس مسئوولیت خودرا در برابر فهر نویسان بعدی نفی میکند و تنها خودرا در برابر کسی که سند رابرایش صادر کرده است مسئول قرار میدهد
programmable read only memory U حافظه برنامه پذیر فقط خواندنی حافظه تنها خواندنی برنامه پذیر حافظه فقط خواندنی قابل برنامه ریزی
Recent search history Forum search
1Jack Attac
1ایا انسانی که تنها به دنبال لذت است عشق را می فهمد؟
1The only thing standing between you and your goal is the bullshit story you keep telling
1فنلاند
0عشق تنها چیزی هست که اگر واقعی شو بدست بیاری
1من عاشق تنها فرشته روی زمین شدم
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com